در قسمت اول، در مورد لزوم اعتماد به نفس در کودکان و اهمیت آن در رشد و سلامت روان صحبت کردیم. سپس نشانه هایی را ذکر کردیم که می تواند در مورد کمبود اعتماد به نفس کودکتان به شما به عنوان والد هشدار دهد. در قسمت دوم این مقاله، راهکارهای دیگری برای افزایش اعتماد به نفس در کودکتان به شما پیشنهاد می دهیم.

با کودکتان بازی کنید و سرگرمی مشترک داشته باشید

زمانی که با فرزندتان بازی می کنید به او این پیام را می دهید که دوست دارید با او وقت بگذرانید و برای حضور و بودن او در آن فعالیت ارزش قائل هستید. بازی با کودک علاوه بر این که باعث می شود که او به توانایی اش در تبدیل شدن به یک بزرگسال جالب برای دیگران اعتماد کند و دریابد که می تواند با دیگران پیوندی قوی برقرار کند، بلکه مطالعات نشان می دهد که این کودکان شانس بیش تری برای شاد بودن داشته و ریسک افسردگی و اضطراب در آن ها کاهش می یابد.

او را به داشتن استقلال تشویق کنید

سال های دبستان دوران رشد سریع استقلال در کودکان است. با رسیدن به دوران راهنمایی، بسیاری از کودکان شروع به انجام دادن تنهایی کارها می کنند؛ فعالیت هایی چون رفتن به مدرسه و کمک به خواهر یا برادر کوچک تر.

بسیار مهم است که به فرزندتان اجازه دهید مستقل عمل کند؛ به او اجازه دهید که یاد بگیرد چگونه در مورد مشکلات درسی خود با معلمش صحبت کند، نحوه ی سازماندهی تکالیف درسی اش را بیاموزد، مطمئن شود که همه وسایل ورزشی اش را برای رفتن به باشگاه در کوله اش گذاشته است و مواردی از این قبیل. کنترل کردن مداوم و انجام کارها به جای او، توانایی کودک را برای تنها انجام دادن امور تضعیف کرده و بر اعتماد به نفس آن ها تاثیری منفی به جا می گذارد.

اجازه دهید گاهی شکست بخورد

بسیار طبیعی است که به عنوان والد بخواهید از کودکتان در برابر شکست محافظت کنید.اما به خاطر داشته باشید که آزمون و خطا روشی است که بچه ها از طریق آن یاد می گیرند و نرسیدن به هدف به آن ها کمک می کند تا بفهمند که شکست کشنده نیست. همچنین بچه ها را به تلاش بیش تر ترغیب می کند.

به کودک برای کشف علایق اش کمک کنید

کاوش در مورد علایق خود باعث ایجاد احساس هویت می گردد و همان طور که می دانید هویت یابی برای ایجاد اعتماد به نفس ضروری است. به علاوه وقتی کودک استعدادهای خود را می بیند، اعتماد به نفس اش بالا می رود.

هرگز توهین نکنید

وقتی کودک رفتار بدی را انجام می دهد و شما را ناامید می کند، بسیار مهم است که آن رفتار خاص را از فرزندتان جدا کنید. شما انسانید و طبیعی است که وقتی کودک دکمه ی خشم را فشار دهد، عصبانی شوید. تجربه ی چنین احساسی کاملاً طبیعی است، اما احساس شرم دادن به فرزندتان و برچسب زدن به او قابل قبول نیست و صدمات جدی به اعتماد به نفس او وارد می کند.در عوض محترمانه با فرزندتان صحبت کنید. فریاد نزنید و تلاش کنید احساسات و هیجانات آنی تان بر قواعدی که دارید غلبه نکند. اجازه دهید کودک -تا حدی که در معرض خطر نباشد- با پیامد طبیعی رفتارش مواجه شود.

کارها را به جای او انجام ندهید

به خاطر داشته باشید که هرگز کاری را که کودکتان خود می تواند انجام دهد به جای او انجام ندهید.این کار اعتماد به نفس او را به شدت مورد تهدید قرار داده و به او این پیام را می دهد که “من برای انجام کارها به اندازه کافی توانمند نیستم”.

به او فرصت خلق و به نمایش گذاشتن آثارش را بدهید

به فرزندتان اجازه دهید آثار (هنری، ورزشی و…) خود را خانه نمایش دهد.وقتی که او اثری هنری را خلق می کند، داستانی می نویسد و یا پروژه و فعالیتی عملی را برای مدرسه تنظیم می کند، از فرزندتان بخواهید تا در مورد کارش برای شما توضیح دهد.

ایجاد فرصتی برای نشان دادن آنچه ساخته اند یا صحبت درباره ی چیزی که خلق کرده اند، به کودک این پیام را می دهد که سخت کوشی و تلاش او ارزش توجه دارد و نظرات و افکار او مهم است.

الگوی مناسبی از اعتماد به نفس باشید

وقتی برای انجام امور روزمره تلاش می کنید و آن ها را به طور منظم انجام می دهید، شما الگوی خوبی برای فرزندتان هستید تا او یاد بگیرد برای انجام امورش به اندازه کافی تلاش کند.البته الگوبرداری از نوع نگرشتان نسبت به انجام کارها نیز به همان اندازه اهمیت دارد؛ وقتی کارها را با شادی انجام می دهید (یا حداقل بدون غر زدن و شکایت)، یا کارها را با دقت بالا به اتمام می رسانید و در نهایت به خاطر نتیجه کار به خود افتخار می کنید، به صورت غیرمستقیم به فرزندتان می آموزید که این گونه عمل کند.

سخن آخر

تقویت اعتماد به نفس در کودک، مسیری دشوار اما شیرین در رشد اوست. همانگونه که یاد گرفته اید که از کودکتان انتظار کامل بودن را نداشته باشید، از خودتان نیز توقع بی نقص بودن نداشته باشید. ممکن است نتوانید همیشه درست اقدام کنید و این اشکالی ندارد. تا زمانی که به طور مستمر در تلاش برای دادن عشق بدون قید و شرط به کودکتان، داشتن چند اشتباه چندان اهمیتی ندارد.